هنر هفتم (سینما )

سینما در ردهبندی هنرها، به عنوان هنر هفتم  شناخته میشود.سینما از میراث گرانقدر سایر رشته های هنری همچون ادبیات، تئاتر و نقاشی بهره گرفته و خود به رشتهای مستقل و باارزش در هنرهای هفتگانه تبدیل شده است. در اغلب هنرهای هفتگانه فقط کار و بینش یک شخص خاص به عنوان هنرمند مطرح است مانند شعر. نقاشی. نویسندگی. مجسمه سازی. اما برخی هنرها مانند موسیقی و فیلم به کمکهای گروهی نیازمند بوده و در واقع یک هنر گروهی محسوب میشوند. تهیه فیلم یا اثر سینمایی نیاز به تخصصهای گوناگون دارد.نویسنده. کارگردان. فیلمبردار. طراح صحنه. نورپرداز. موسیقیدان. بازیگران و دستیاران از جمله کسانی هستند که برای اجرای یک فیلم، با یکدیگر همکاری میکنند.

تاریخچه سینما

سینما یک رسانه دیداری شنیداری مبتنی بر فناوری است که به وسیله آن فعالیت اقتصادی صورت می گیرد و همچنین قابلیت استفاده هنری را داراست. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده می شود. از
عناصر تصویر (به صورت مجموعه ای از فریم ها) و صدا (گفتگو. صدا. موسیقی) تشکیل شده است.

برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ سینماتوگراف (اولین دوربین فیلم برداری) را اختراع کردند. هرچند نمیتوان این دو برادر فرانسوی را یگانه افرادی دانست که به پیدایش هنر سینما کمک کردند.

پس از لومیرها، ژرژ مهلیس باعث تکامل فن سینما شد. دیدگاه مهلیس نسبت به سینما یک دیدگاه تئاتری بود. او پرده‌های گوناگونی از نمایش را فیلمبرداری میکرد و سپس این پرده‌ها را به یکدیگر متصل میکرد.

پس از مهلیس، ادوین اس پورتر باعث تکامل بنیادین سینما شد. او با ساختن فیلم‌های زندگی آتشنشان آمریکایی و سرقت بزرگ قطار سینما را به عنوان پدید‌های که امروزه میشناسیم معرفی کرد.

 

اهمیت سینما

سینما وسیله خوبی برای تبلیغ و ارائه دیدگاه‌ها و اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی است و از همین رهگذر گاه مخاطبش را به بی راهه برده و او را در چمبره تبلیغات گسترده اسیر کرده، اما با این وجود سینما به علوم مختلف از پزشکی، الکترونیک و جغرافیا گرفته تا فیزیک. شیمی و تاریخ خدمات شایانی نموده است. سینما، این وسیله سمعی و بصری جذاب، بزرگترین کارکردش در خلق رویا. خلق ماجرا. خلق شخصیت‌های دوست داشتنی، نفرت .انگیز. ترحم بر انگیز و… و در نهایت ایجاد احساسات عمیق انسانی از عشق و محبت گرفته تا ترس و نفرت است.

 

ورود به دنیای سینما

برای ورود به دنیای سینما ، باید آموزش دید و مهارت کسب کرد. آموزش و مهارت هم الزاما پشت میزهای دانشگاه، کسب نمی شود. برای ورود به هر حوزه در صنعت سینما از بازیگری تا کارگردانی و فیلمنامه نویسی و صدا برداری، باید مطالعه کرد و زیاد خواند و بسیار دید. راهش هم مطالعه و کسب تجربه و خاک خوردن صحنه است. فهرست اصطلاحات سینما یی از جمله موضوعات ابتدایی است که باید برای ورود به این دنیای گشترده بدانید اصطلاحاتی مانند : آتالوناژ.آیریس.میزانسن.اینسرت.اسپلایس.دکوپاژ . رج زدن . رفلکتور . راف کات . فلاش بک .نمای کرین .وایپ . نوفه. نگاتیو.موویلا .پروژکتور و غیره که شما میتوانید با مراجعه به لینک (فهرست اصطلاحات سینمایی ) درباره این اصطلاحات بیشتر اطلاع کسب کنید.

 

سخن آخر:  اگر از این مطلب خوشتان آمد می توانید برای دیدن مطالب مشابه و آشنایی با پلتفرم بحرالفنون و دوره های آموزشی کلیک کنید.

هنر ششم (هنرهای نمایشی)

هنرهای نمایشی که از آن به عنوان مادر هنرهای هفتگانه نامبرده میشود هنر ششم است،که از قدمتی بیش از دو هزار و پانصد سال برخوردار است. هنرهای نمایشی حدود 25 قرن پیش در یونان و با آثار بزرگی مانند تراژدیهای «سوگنامه» آغاز شد. که نوشته اشیل، سوفوکل و اوریپید بودند.
سابقه هنرهای نمایشی در کشور ما ایران به بیش از چهار قرن پیش یعنی دوران صفویه باز میگردد.نمایشهایی مانند شبیهخوانی (تعزیه)، نقالی و پردهخوانی، خیمه شب بازی و تخت حوض(سیاهبازی)همه نمایشهایی بدون نمایشنامه(در معنای امروزیآن) بودند که با استفاده از بداهه پردازی اجرامیشده است.

لازم به ذکر است سابقه بعضی از انواع هنرهای نمایشی همچون تعزیه به پیش ازاسلام باز میگردد. که آیینهای اجرایی در سوگ سیاوش با استفاده «نسخه» انجام میشده است.«طومار» نیز مبنایی برای اجرای پردهخوانی و نقالی بوده است. اما نمایشنامه نویسی به معنای خاص آن از حدود یکصد و پنجاه سال پیش در ایران با آثار میرزا آقا تبریزی از معلمان دارالفنون ومترجمان دوره قاجار، آغاز شد. از آن زمان تاکنون نمایشنامهنویسان توانمند و مشهوری در کشورما پابه عرصه وجود نهاده و به آفرینش آثار هنری پرداختهاند.

مهمترین و نخستین بخش هنرهای نمایشی «نمایشنامهنویسی» است.

نمایشنامهنویسان مانند دیگر نویسندگان از جمله آنها که داستان، رمان یا شعر مینویسند از پدیدههای اطراف خودالهام میگیرند و با تکیه بر تخیل خویش به آفرینش ماجرایی دست می­ زنند؛ اما تفاوت اساسی آنها با دیگر نویسندگان
این است که نوشتهشان باید روی صحنه اجرا شود. بنابراین، باید علاوه بر توانایی آفرینش داستان به موقعیت نمایشی نیز توجّهی ویژه کنند. نمایشنامهنویسان موقعیتهای نمایشی خود را درون یک ماجرا یا داستان به وجود میآورند.

عناصر اجرایی هنر نمایش

۱ .نمایش نامه

بــراى بهره گیری از روش نمایشی، بــه متن ادبی یــا نمایشنامه ای نیاز است نمایشنامه ممکن است مکتوب نباشد. در این صورت خط اصلى داســتان ـ یا ســناریو ـ یعنى آن چه که معمــولا در ذهن کارگــردان نمایش وجود دارد. بــه صورت درجا و
حضورى روى صحنه آورده مى شود که به آن «بدیهه پردازى»مى گویند.

۲ .بازیگرى

متن نمایشى یا نمایش نامه، با سایر انواع ادبی مانند .قصه و شعر تفاوت هایى دارد. مهم ترین این تفاوت ها آن است که نمایش نامه را به منظور اجرا مى نویسند. نه براى خواندن . پس بدیهى است که براى اجراى نمایش نامه به بازیگر نیاز دارد.

۳ .چهره پردازى و لباس

بازیگران پیــش از حضور بر صحنه، لباس شــخصیت موردنظر را مى پوشــند.و با گذاشتن صورتک یا ماســک بر صــورت، و به کمک «چهره پردازی» به هیئت آن شخصیت درمى آیند.

۴ .صحنه آرایى و نـــــورپــــردازی

معمــولاهر نمایش،ً بــه «صحنه آرایی» نیــاز دارد و صحنه آرایــى هم بــه نوبــه ى خــودمســتلزم «نورپــردازی»اســت. نورپــردازى دو منظور عمــده را تحقق مى بخشد: نخست آن چه را که بــر صحنه مى گذرد،روشــن و واضح مى سازد، و
دوم صحنه و بازیگــران آن را، از نظر هنری «زیبا و جذاب» جلوه مى دهد.

۵ .کارگردانى

همه ى عنصرهاى نمایش  باید با یکدیگر هامهنگ و هم ســاز و با ذهنیت خاصى تعبیر و تفسـیر شوند.همان طــور که رهبر ارکســتر، براســاس متن مکتوب موسیقى و به کمک نوازندگان به آن متن جان مى بخشد.در نمایش نیز بازیگران زیر نظــارت کارگردان به حرکت درمى آینــد و متن نمایشی را زنده مى ســازند.

۶ .تماشاگری

تماشاگر، عنصر مهم هنرهای نمایشی است. به عبارت دیگر.نظام هنرهای نمایشی به منظور ارتباط و انتقال به تماشاگر به وجودمى آید.

7.تماشاخانه

تئاتر یا تماشاخانه محلى است براى اجراى نمایش. بیش از ۲۵۰۰ ســال پیش در یونان باستان تئاترهایى با معمارى خــاص ساخته شده بودند. در کشورهایى، نظری هند، چنی، ژاپن، و مصر نیز، تئاتر ســابقه اى کهن دارد. تماشاخانه به هر شکلّ که باشد، اعم از ســاده، بی سقف، مسقف، آراسته و مزین یا غیر آن، به طور کلى داراى دو بخش اصلى اســت: جایگاه بازیگران و جایگاه تماشاگران.  امــروزه، علاوه بــر این دو بخش، اتاق، دفــتر، کارگاه ها وانبارهــاى گوناگــون نیز وجــود دارند که هر کــدام داراى کاربردهاى خاص خود اســت.

8.تهیه کنندگى

مجموعه ى فعالیت هاى نمایشی از نظر کارهاى تشکیلاتی و مالى، نیازمند ، پشتیبانی و «مدیریت» است. این امرً اگرچه با هنر نمایش مســتقیما ارتباطى نــدارد، اما از نظرّ امــکان اجراى کمى و کیفى نمایش نامه، بســیار ضرورى و مؤثر اســت. پرداخت حقوق بازیگران، نمایش نامه نویس و عوامل فنى، هزینه ى برنامه ریزى تبلیغات روابط عمومى،ارتباط با اشخاص و ســازمان ها، اداره ى تماشاخانه و تعیین ساعت تمرین و اجرا، عواملى هستند که وجود یک مدیریت قوى را ایجاب مى کنند.

سخن آخر:  اگر از این مطلب خوشتان آمد می توانید برای دیدن مطالب مشابه و آشنایی با پلتفرم بحرالفنون ودوره های آموزشی کلیک کنید.

هنر پنجم (ادبیات)

 

همانطور که در هفتگانه هنر گفته شد . هنرهای ادبی (ادبیات) پنجمین هنر در جهان است.

ادبیات مانند موسیقی یکی از راه های بیان احساسات  به شمار می رود. همچنین ادبیات از دیرباز نمونه کاملی برای انتقال مفاهیم و ایجاد ارتباط با دیگر انسان ها بوده است.

تعریف ادبیات،تعریفی بسیار بحث برانگیز است،هرچند منابع و ماخذ بسیاری در این زمینه موجود است. وهر صاحب نظری به تعریفی از آن پرداخته است .اما همان ها نیزبر ناقص بودن وجامع وکامل نبودن تعریف خود واقفند .

تعریف عبدالحسینزرّین کوب ،در کتاب«آشنایی با نقد ادبی» از ادبیات :ادب یا ادبیات به هر اثر مکتوب ادبیات می‌گویند، از این واژه برای سخنی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده‌است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کرده‌اند و از خواندن و شنیدن آن‌ها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت نیز استفاده می‌شود.

دربسیاری از لغت نامه ها مانند دهخدا ،معین،نفیسی …… ادبیات وعلم ادب را بسیار مشابه وگاه یکسان تعریف کرده اند. اما،در فرهنگ آنند راج می بینیم که علم ادب را تنها شامل ادبیات عربی می داند .

وقتی درفرهنگ ها که منابع موثق محققین ومراجعین است چنین تفاوت ها ویا شباهت هایی موجود است . به تبع ،عقاید بزرگان ادبی نیز به همان نسبت متفاوت است . ًمثلا : ارسطو،ادبیات را هنر می داند ویا جمال میر صادقی ادبیات را هنر الفاظ تعبیر می کند ولی فرمالیسته امروزه آن را علم می دانند .

دکتر زرین کوب ادبیات را شامل آثار مکتوب ونوشته شده می داند در حالی که در کتاب (( ادبیات وداستان )) جمال میرصادقی می خوانیم : نباید فراموش کرد که آثار مکتوب بسیاری برجای مانده است که قبل از آنکه به نگارش در بیاید به صورت شفاهی سینه به سینه انتقال می یافت . بنابراین ادبیات نه تنها آثار مکتوب رادربرمی گیرد،بلکه به آثار شفاهی نیز گفته می شود .

این هنر را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد .که یکی از معروف ترین دسته بندی های هنر پنجم است .

شعر 

1.شعر کلاسیک

2.مثنوی

3.قصیده

4.غزل

5.رباعی

6.سپید

7.و غیره

داستان (نثر)

1.داستان های کوتاه و بلند

2.رمان

3. زندگینامه

4.سفرنامه

5. فیلمنامه

6.و غیره

هر هنر دارای ماده ی خاص خود است . ماده ی نقاشی رنگ ، ماده ی موسیقی صوت و ماده ی ادبیات زبان است . اما آن چه که باعث تفاوت زبان با دیگر ماده ها است این نکته است که زبان هم چون رنگ یا صوت ماده ای خنثی نیست بلکه خود آفریده بشر است . بنابراین سرشار از ماده ی فرهنگی گروهی است که با آن صحبت می کنند .و اما زبان ادبی با زبان روزمره متفاوت است .

سخن آخر : اگر از این مطلب خوشتان آمد می توانید برای دیدن مطالب مشابه و آشنایی با پلتفرم بحرالفنون ودوره های آموزشی کلیک کنید.

هنر چهارم (هنر های تجسمی)

هنر های تجسمی

هنر های تجسمی. (visual arts) که به نام های هنر دیداری و بصری نیز شناخته شده است. همچنین هنر چهارم از هفتگانه هنر هستند.

هنر های تجسمی شامل: نقاشی. معماری. گرافیک. طراحی. پیکرتراشی. مجسمه سازی. هنرهای تزیینی. هنرهای دستی.

عموما هنر های تجسمی به آن دسته از هنر ها گفته می شود که قابلیت تجسم و شکل پذیری دارند و مستقیما بوسیله حس بصری درک میشوند.

همه ی آثار هنر تجسمی از عناصر بصری معینی شکل یافته اند. این عناصر در درون اثر روابط زنده و فعالی با یکدیگر دارند و به هیچ عنوان عناصر مفرد و جدای از هم تلقی نمیشوند. به کارگیری عناصر بصری و کیفیت ارتباط میان آن ها بستگی به روش و تجربه هنرمند در انتقال پیام اثر دارد. به بیان دیگر علاوه بر قوه خلاقیت، اثر هنری حاصل تجارب هنرمند و شناخت او از مبانی هنر های بصری و مواد و ابزار کار هنری است.

هنرمند به طور اجتناب ناپذیری درک زیبایی شناختی. کیفیات روانشناختی. موقعیت اجتماعی و در مجموع ارتباط خود را با جهان در اثرش منعکس می سازد. بنابراین در یک اثر هنری این جنبه ها از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. و مجموع آنها به منزله ی یک کل، قالب و محتوای اثر هنری را تشکیل می دهد. در واقع هنگام بررسی یک اثر هنری تنها به تجزیه و تحلیل عناصر بصری و کیفیت ارتباط میان آنها نباید بسنده کرد. بلکه درک یک اثر تجسمی و ایجاد ارتباط با آن بستگی به داشتن شناخت کافی از هنرمند و درک کلیت آن اثر دارد.

عناصر بصری

عناصر بصری در یک اثر تجسمی عبارت اند از نقطه. خط. سطح. حجم. شکل(form). بافت. رنگ. تیرگی. روشنی. کیفیات بصری نیز عبارت اند از روابطی که در روند سازمان دادن و نظم بخشیدن به عناصر بصری مطرح میشوند. این روابط عمدتا شامل تعادل. تناسب. هماهنگی و ریتم می شود که از اهمیت بسیاری برخورد دار است. زیرا به واسطه ی وجود آنهاست که یک اثر هنری می تواند از وحدت و یکپارچگی که مهم ترین اصل سامان بخشیدن به اثر است، برخوردار شد.

 

سخن آخر : اگر از این مطلب خوشتان آمد می توانید برای دیدن مطالب مشابه و آشنایی با پلتفرم بحرالفنون و دوره های آموزشی کلیک کنید.

هنر سوم( هنرهای ترسیمی )

همانطور که در هفتگانه هنر گفته شد . هنرهای ترسیمی سومین هنر در جهان است.

هنر ترسیمی از قدیمی ترین شاخه های هنر هست . که اغلب دوبعدی است . و بر روی کاغذ. بوم.شیشه. دیوار. پارچه. سفال و غیره به نمایش درمی آید.

هنری که از ابتدا با دست و ابزارهای رایج، که رایج ترین آنها مداد است به وجود آمده است . و جنبه بصری دارد. و برای همین هنر ترسیمی را هنرهای بصری یا هنرهای دیداری نیز می شناسند.

انواع هنرهای ترسیمی

هنرهای ترسیمی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. و قلمرو کاری گسترده دارد.به نوعی بنیان و خط الرسم هنرهای دیگر( مثل مجسمه سازی .معماری.شیشه گری و…)، محسوب می شود . و خود به انواع و دسته بندی هایی تقسیم می شود .

در بحرالفنون هم آموزش های آنلاین زیادی به این شاخه از هنر اختصاص داده شده است .

1.نقاشی

زیباترین و عمومی ترین نوع هنرهای ترسیمی، نقاشی است. به هنری گفته میشود که بر روی یک سطح، تصویر ذهنیت یا واقعه ی اتفاق افتاده را ترسیم میکنند.

انواع نقاشی : سیاه قلم . آبرنگ . رنگ روغن. و غیره .

2.خطاطی

خوشنویسی در واقع هنری است که به الفاظ، صورت بصری می‌دهد.خوشنویسی را می‌توان شاخص‌ترین هنر در سرزمین‌های اسلامی‌ دانست و آن‌ را به مثابه زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان دانست.

انواع خطاطی :خط نسخ. خط کوفی.نستعلیق .هنر تذهیب ،طغرا . و غیره

3.عکاسی 

با استفاده از هنر عکاسی میتوان شرایط انسانی را در هر موقعیتی به ثبت رساند. و انسان را با استفاده از عکاسی در موقعیت ثبت شده ای  قرار می دهد و درک ما از شرایط پیش آمده  باتوجه به عواطف و احساسات بروز داده شده در عکس ، بالاتر میبرد.

4.هنر اسکیس

در بعضی از رشته های هنر به معنای  طراحی اولیه یا طراحی سریع می باشد.و از جزئیات در پیش طرح چشم پوشی می شود. و به صورت غیر دقیق، کلیات موضوع را نشان میدهد.

سخن آخر : اگر از این مطلب خوشتان آمد می توانید برای دیدن مطالب مشابه و آشنایی با پلتفرم بحرالفنون ودوره های آموزشی کلیک کنید.

هنر دوم ( رقص و حرکات نمایشی)

 

 

 

همانطور که در هفتگانه هنر گفته شد . رقص و حرکات نمایشی دومین هنر در جهان است.

نکته مهم :  همواره به یاد داشته باشید . هنر ششم (تئاتر و هنرهای نمایشی) و هنر دوم (رقص و حرکات نمایشی) . شباهت‌هایی بهم دارند که باعث اشتباه ما می شوند.

هنر دوم شامل …..

۱- رقص و حرکات نمایشی

بر خلاف اکثر فعالیت‌های انسان آغازین مانند ساخت ابزارهای سنگی و سفالی ، شکار، نقاشی در غار و غیره. رقص هیچ نوع جسم فیزیکی از خود به جای نمی‌گذارد. در نتیجه صحبت کردن درباره زمان دقیق ورود رقص به فرهنگ بشر غیرممکن است. با این وجود باستان‌شناسی ردپاهایی از رقص را در دوران قبل از تاریخ از جمله در نقاشی‌های مقبره‌های مصری در حدود ۳۳۰۰ پیش از میلاد و نقاشی‌های پناهگاه صخره‌ای بیمبتکا در هند نشان می‌دهد.

یکی از بدوی‌ترین کاربردهای  رقص در بازگویی داستان‌های اساطیری بوده‌است. قبل از معرفی زبان‌های نوشتاری، رقص و حرکات نمایشی یکی از روش‌های اصلی انتقال این داستان‌ها از نسلی به نسل دیگر بود. از دیگر موضوعات جالب ارتباط رقص با  موسیقی است . درواقع معلوم نیست که کدام یک ار این دو ابتدا بوده است . و همواره می توان گفت رابطه این دو همزیستی بوده است .

انواع رقص : صحنه‌ای،آئینی ، عرفانی،محلی یا فولکلور ، سنتی یا ملی ، اجتماعی ،بالروم و…..

واژهٔ رقص همچنین برای نشان دادن جنبش‌های موزونجانداران و اشیاءبه کار می‌ رود. مانند : رقص برگ‌ها ،  رقص باد

همچنین انواع دیگری از فعالیت‌های فیزیکی انسان را نیز می‌توان در شمار رقص گنجانید . مانند :ژیمناستیک و هنرهای رزمی

2.اپرا

نوعی تئاتر که در آن موسیقی نقش اصلی را دارد. اپرا مجموعه‌ای از هنرهای مختلف مانند (کارگردانی ،صحنه آرایی ، فن بازیگری ،ادبیات،موسیقی ) و بعضی مواقع رقص و حرکات نمایشی را در خود جای داده‌ است .

3.سیرک

در واقع هنر ایجاد حرکات نمایشی مهیج و همراهی حیوانات رام شده  ( شیر ، خرس ) است.و محل نمایش های  همچون اسب دوانی، آکروبات، مسابقه ارابه رانی و کشتی است .

سخن آخر : اگر از این مطلب خوشتان آمد می توانید برای دیدن مطالب مشابه و آشنایی با پلتفرم بحرالفنون و دوره های آموزشی کلیک کنید.

 

هنر اول (موسیقی)

هنر اول

همانطور که درمعرفی هفتگانه هنر گفتیم در نگاه ارسطو موسیقی هنر اول است .

موسیقی (موزیک) و در ادبیات پارسی کهن خنیا از قدیمی ترین هنر های تمدن بشری است .می توان گفت  قدمتش به اندازه قدمت تمدن بشری است.

قطعات موسیقی بر اساس ترکیب ریتم، دارای ارتعاشات خاصی هستند . کـه موجب تحریک سلول‌ های عصبی می شود .موسیقی و نوع آن تاثیر مستقیمی روی مغز می گذارد.

یک آهنگ با ریتم تند و محتوای مثبت باعث تحریک قوه‌ی یادگیری میشود.  یادگیری و نواختن یک ساز  بـه تقویت تمرکز در مطالعه و نوشتن کمک می کند. موسیقی آرام فرد را ریلکس می کند.

شاید برای همین است که می گوییم ……

هنر انتقال و بیان احساس از طریق صوت و آوا . مثل نقاشی کـه بیان احساس از طریق کشیدن طرح ها اسـت. سینما کـه انتقال احساس  از طریق عکسها می باشد.

برخی  از پدیده‌های طبیعی مانند: وزش باد.صدای آب.صدای برگ‌های درختان و …. موسیقی هستند. هرچند نیچه نظر دیگری دارد .

نیچه :فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، آهنگساز  بزرگ آلمانی معتقد اسـت کـه تمام پدیده‌ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند. و زندگی بدون موسیقی اشتباهی بزرگ بوده‌اسـت.

حرف زدن درباره این هنر کار دشواری است.چون این هنر خودش  زبانی برای بیان حرف هایی که نمی توانیم در کلام بزنیم .ساز ها.نواها.نت ها. برای هر کسی یه معنایی دارند.

شاید برای شما هم پیش امده باشه که آهنگی را گوش کنید و با خودتون بگیدحرف دلمو میزنه.یا وقتی دلتون گرفته یه آهنگ حالتون رو بهتر کنه .یا برای بیان احساساتتون از موسیقی استفاده کردید.

به گفته بتهوون : آنجا که سخن از گفتن بازمی‌ماند موسیقی آغاز می‌شود.

بنظر من هر آدمی روی کره زمین برای یکبار هم که شده این هنر بهش کمک کرده .و شاید برای همینه که سبک های مختلف وجود داره . تا هر کسی از هر دنیایی که هست . با یکی از این سبک ها همزاد پنداری کنه و حالش خوب شه . چون اساسا هنر برای بهتر کردن کیفیت زندگیه .

 سبک‌ها

• 1.کلاسیک 2. بلوز (غمگین و..)  3. راک  4. هیپ هاپ . 5. باروک. 6. پاپ 7. R&B  (ریتم بلوز). 8.امپرسیونیسم 9.رمانتیک. 10.جاز  و حدود 200 سبک دیگر که می توانید در ویکی پدیا لیست کاملش را مشاهده کنید

  سازها :

• 1. زهی 2. بادی 3.کوبه‌ای، 4.صفحه‌کلیددار ، 5.الکترونیک  

 

هفتگانه هنر و بحرالفنون

 

هفت هنر اصلی

خدایا هنر چقدر بلند و عمر چه اندازه کوتاه است.      گوته

شاید علاقه شخصی من به گوته باعث شد .تا این جمله به چشمم بخوره .یا شایدم محبوبیت گوته باعث تکرار زیاد این جمله در فضا های مجازی و در نهایت رسیدن این جمله به من .

اولین باری که خواندمش خیلی ساده ازش گذشتم حدود یک ماه پیش یکی از بچه های هنر دانشگاه سوره استوریش کرده بود.

چند هفته بعد سر کلاس های دانشگاه این جمله گفته شد. به نظرم آشنا بود وقتی فهمیدم مال کیه استوری را یادم اومد .

کلاس تموم شد! اما این جمله نه!

تا شب صدای استاد توی سرم موقع خواندن این جمله تکرار می شد.

برام عجیب بود.چون معمولا همچین اتفاقی نمی افته.زود خوابیدم صدا کلافم کرده بود.

صبحش بیدار شدم به امید این که جمله را یادم رفته باشه اما …

یه کاغذ برداشتم. شروع کردم به نوشتن. به امید این که ازش خسته شم.مثل آهنگ هایی که انقدر گوششون می دم تا حالم بهم بخوره .فایده ای نداشت .

انگار همه کائنات می خواستند بهم یه چیزی بگند. عصبانی شده بودم.بهش فکر کردم . تکرارش کردم . داد می زدم . تا این بعد از یک هفته جنگیدن بلاخره فهمیدم .

 

همیشه توی دوره هنرستان راجب هفت هنر اصلی ( هفتگانه هنر ) می شنیدم . شاخه های هنری با وجود گستردگی در یک دسته بندی کلی معروفی به اعتقاد ارسطو قرار می گیرند .

و هرکدوم به شاخه های دیگری تقسیم می شوند و این گستردگی معنای :  “خدایا هنر چقدر بلند و عمر چه اندازه کوتاه است” را به درستی اثبات می کند .

هفتگانه هنر 1موسیقی2حرکات نمایشی3هنرهای ترسیمی4هنرهای تجسمی5ادبیات6هنر نمایشی 7سینما

علاوه بر دسته بندی هفتگانه هنر دسته بندی دیگری نیز وجود دارد.دسته بندی بر اساس زمان ایجاد که به ترتیب .نقاشی،هنر های تجسمی،معماری،ادبیات،موسیقی،تئاتر و سینما است.

نکته دیگه این که بعد از این دسته بندی ها افراد مختلف به گروه هشتم و نهم هم اشاره کردند . 8.بازی های رایانه ای 9.دوبله

حالا چرا دارم درباره هفت هنر می گم ؟

نتیجه جنگیدن من با گوته ختم شد به هنر های هفت گانه به این که هنر چه وسعتی داره .و عمر من چه قدر کوتاست .

من برای این که اسم وشاخه های هنر ها را بشناسم . باید مدت ها زمان بذارم .چه برسه به این که همشون رو یاد بگیرم .

و من راحت ترین راه را برای این که راجب انواع هنر بیشتر یادبگیرم و بدونم،بحرالفنون را انتخاب کردم.

با این که حرفم ممکنه به نظر تبلیغاتی باشه یا کلیشه ای اما واقعیت هم هست .

چون بحرالفنون سعی می کنه .به روش های متفاوت با اساتید حرفه ای ویدیو های با کیفیت ، آموزش های رایگان و مقاله های معتبر عمر را دور بزنه. و بدون هدر رفتن وقت با آموزش های آنلاین اطلاعات مفیدی را دراختیار بذاره.